معیارهای اسلامی و اخلاقی در روابط
یک رابطه دارای ابعادی است از جمله : نگاه، پوشش، فکر و اندیشه ، گفتار ، رفتار. و برای هر کدام اسلام قانون و موازین خاص خود را دارد که می طلبد زن و مرد مسلمان اینچنین باشند.
نگاه
رسول اکرم (ص) به حضرت على(ع) فرمود: «اى على! نگاه اوّل، براى توست چرا که ابزار شناخت است؛ امّا نگاه دوم به زیان توست» (من لا یحضر/ 4/ 19 .( حقیقتْ این است که در مناسبات و روابط اجتماعىِ دختر و پسر، پیشنهاد دین و اصل اخلاقى، ترک نگاههاى شهوانى دختر و پسر به یکدیگر و پرهیز از لذّتجویىهاى بىضابطه و بازىکردن با عواطف یکدیگر است.
جوانى که چشمش به جنس مخالف مىافتد و احیاناً از وى خوشش مىآید، مىخواهد که براى بار دوم نیز به وى نگاه کند و لذّت ببرد. نوبت اوّل، چون نگاه و تلذُّذ غیر عمدى است، مانعى ندارد ؛ ولى نوبت دوم، چون به قصد لذّت بردن از دیگرى و بهرهجویى از سرمایه دیگرى است، جایز نیست. « جعفر بن محمد ع قال ما یأمن الذین ینظرون فی أدبار النساء أن یبتلوا بذلک فی نسائهم ».
و در حدیثی امام صادق(ع) فرمود: «نگاه کردن به نامحرم، تیرى زهرآگین است که از ناحیه شیطان پرتاب مىشود». (من لا یحضر/ 4/ 19) «چه بسیارند نگاههاى کوتاه و لذّتهاى زودگذرى که بعدها حسرتها و تأسّفهاى طولانى درپى خواهند داشت!». ( کافى/ ج 5/ ص 559). با همه این مرزبندىها و سفارشهاى خیرخواهانه، در اسلام، نگاه کردن دختر و پسر به یکدیگر و گفتگوى آنها، چنانچه به قصد خواستگارى و ازدواج (یعنى رفتن به سمت تشکیل کانون خانواده و رسیدن به ثبات و آرامش) باشد، مانعى ندارد. «عَنْ عَلِیٍّ ع فِی رَجُلٍ یَنْظُرُ إِلَى مَحَاسِنِ امْرَأَةٍ یُرِیدُ أَنْ یَتَزَوَّجَهَا قَالَ لَا بَأْسَ».
در پوشش
اسلام هم برای مردان و هم برای زنان پوشش خاصی را مد نظر دارد. پوششى که اسلام براى دخترها مقرّر کرده است، بدین منظور نیست که جلوى فعالیتهاى اجتماعى آنان را بگیرد و از خانه بیرون نروند. پوشش دخترها در اسلام، این است که دختر در معاشرت خود با پسران، بدن خود را (بجز صورت و دستها) بپوشاند و به جلوهگرى و خودنمایى نپردازد.
سوالی که شاید ما را به خود مشغول سازد این است که چرا مردان باید آزاد باشند تا همچون کالا به زن بنگرند؟ آیا همین نگرش نیست که نظام خانواده را در غرب، متزلزل کرده است؟ اسلام با وضع نمودن نوعى مقرّرات براى پوشش، حفظ سلامت جسم و جان فرد و روح جامعه را تضمین کرده است. به این ترتیب، حفظ نگاه و حجاب مرد و زن، حقیقتاً مصونیتبخش و پاسدار حریم آنانست.
در آیین اسلام، پسران فقط وقتی می توانند که ارتباط کامل و بی حدی با دختران داشته باشند که تشکیل خانواده داده باشند و آگاهانه انتخاب و مسئولیت پذیرفته باشند، در کانون گرم و صمیمى خانواده است که مىتوانند با دختر(به عنوان همسر قانونى خود)، پیوند کامیابى برقرار کنند. قبل از آن، نباید فکر و ذهن هیچ دختر یا پسر جوانى به این موضوع، مشغول باشد و مانع فکر و تحصیل و کارهاى زندگى او و دیگران شود.
اندیشه و قلب
نبودن حریم بین دختر و پسر، و آزادى در معاشرتها، هیجانات و التهابهاى جنسى را افزایش مىدهد و هنگامی که میل جنسى از تعادل و مسیر طبیعىاش خارج شد،این میل به صورت یک عطش روحى و یک خواست سیرىناپذیر و اشباع نشدنى در فرد ظاهر می شود که مهاری برای آن نیست. غریزه جنسى، غریزهاى نیرومند، عمیق و پردامنه است که هرچه انسان این نیرو را رها کند و کنترل نکند خاموش که نمی شود شعله ورتر هم می شود. مثل افراد آزمندى که هرچه پول بیشترى به دست بیاورند، حریصتر مىشوند. تاریخ از آزمندىهاى جنسى، بسیار یاد مىکند. حسّ تصرّف و تملّک زیبارویان در پادشاهان هیچ حد و مرزی نداشته و سیرابشان نکرده است. صاحبان حرمسراها، هر روز در پى شکارکردن شکار دیگرى براى خود بودهاند.
اسلام به قدرت شگرف این غریزه، توجه کامل کرده و هشدارهاى زیادى درباره خطرناک بودن نگاه جنسى بىضابطه و خلوت کردن پسر و دختر با هم و معاشرتهاى کنترل نشده آنان مىدهد از جمله می فرماید: «که هر جا زن و مرد نامحرمی تنها بودند سومی آنها شیطان است». از طرفى تدابیرى براى تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و براى هر یک از دو جنس، تکلیفها و مقرراتى معین نموده است.به عنوان نمونه، قرآن کریم مىفرماید: «به مردان بگو چشمها از نگاه ناروا بپوشند و اندام خود را پوشیده دارند و به زنان نیز بگو تا چشمها از نگاه ناروا باز دارند و اندام خود را بپوشند».(نور، آیه 31(. آیین ما از ما مىخواهد که اندیشهمان را هوسآلود نکنیم، خیال گناه را در ذهن خود نپروریم، به نامحرمانْ خیره نشویم و دزدانه نگاه نکنیم، به قصد لذّتهاى جنسى به نامحرمى ننگریم و با چنین قصدى به معاشرتهاى اجتماعى قدم نگذاریم.
اگر خدا به ما قلبی مالامال از محبت و عشق عطا کرده نه به خاطر آنست که این خانه را جولانگاه هوسها و زیباییهای کثیف دنیایی کنیم بلکه این مکان پر مهر و محبت و عشق را خدا برای خود آفریده است و به انسان هم اخطار داده که یک قلب بیشتر نداری و آن برای من است. « خدا در قلب هیچ انسانی دو دل قرار نداده است» .
گفتار
شنیدن صداى دختر براى پسر، در صورتى که همراه با ناز و عشوه و قصد لذّتبردن و خوشآمدن در کار نباشد، اشکالى ندارد. براى دختر، شایسته نیست که در سخن گفتن با پسرى، صداى خود را نازک کند و به نحوى با عشوه و اطوار، سخن بگوید. خداى متعال در قرآن، به زنان مىفرماید: «در حرف زدن، صدا را نازک و مهیّج نکنید که موجب طمع بیماردلان گردد» ( سوره احزاب، آیه 32 ( و امام على(ع) مىفرمود: «به دختران جوان، سلام نمىکنم که مبادا پاسخ آنها دلم را به لغزش افکند. (الکافى، ج 2 ، ص 648 ). البته این فرمایش امام علی ع که در اوج عصمت هستند همچون معصومان دیگر نه برای خود بلکه برای آموزش به شیعیان و مسلمانان و مومنان است که در روابط با دختران چگونه باشند.
رفتار
احتیاطها و توصیههاى دین مبین اسلام، مبنى بر دور نگهداشتن و فاصله داشتن دختران و پسران نامحرم از یکدیگر، صرفاً به خاطر حفظ سلامت روحى خود آنان و سلامت اجتماع و پاکى خانواده و عزت و شرف و تعالى آنان است . روح جوان، فوقالعاده تحریکپذیر است. اشتباه است که گمان کنیم تحریکپذیرى روح انسان، محدود به حدّ خاصى است و پس از آن، آرام مىگیرد. همان قدر که انسان از رسیدن به جاه و مقام و ثروتْ سیر نمىشود، در میل جنسى نیز چنین است. در محیطهاى آزاد و باز، هیچ پسرى از تصاحب زیبارویان و هیچ دخترى از متوجّه کردن پسران به خود و تصاحب قلب آنان سیر نمىشود. از طرفى، هوس، در هیچ نقطهاى توقف نمىکند و تقاضاى نامحدود انسان، خواه ناخواه، انجام ناشدنى است و امکان برآوردن همه خواستهها هیچگاه براى بشر، میسّر نیست.
دست نیافتن به آرزوها و هوسها، در جاى خود، منجر به اختلالات روحى و بیمارىهاى روانى مىگردد. به محیطهایى که بىبند و بارى در آنها زیاد است، بنگرید. خواهید دید که در آن محیطها، آمار بیمارىهاى روانى و مشکلات روحى، بالاست. شاید مهمترین علت، همین آزادى جنسى و تحریکات فراوان روانى است که به وسیله عکسها، مجلّات، فیلمها و سىدىها و محافل مختلِط تفریحى و حتّى در کوچه و خیابان و تبلیغات کالاها و مُدها و... دامن زده مىشود و غالباً بىپاسخ مىمانَد ؛ چرا که تخلیه جسم و روان از این هیجانات فزاینده، عملاً ممکن نیست و بدین ترتیب، پیرى زودرس و روانپریشى و اختلالات روحى دیگر، پیامدهاى طبیعى آن فضا هستند.
اوّلین فایده رفتار طبق مقتضای اسلام ، امنیت فضاى خانواده و اجتماع، ارتقاى موقعیّت زنان و دختران، شکوفایى استعدادهاى مختلف جوانان، و... می باشد که مهمترین نشانههاى «بهداشت روانى» یک جامعه محسوب مىشوند که زمینه لازم براى تولیدات فکرى و صنعتى و توسعه ابعاد مادّى و معنوى جامعه است.
در نهایت می توان گفت آنچه حقیقتا امروز معضل است و مسئولین و روانشناسان و جوانان را سردرگم کرده مسئله کنار آمدن با امیال و کنترل غرائض در این ارتباط است که به خاطر نا آگاهی ها در روابط و تربیت ها مشکلات روحی شدید و حدیدی برای دخترو پسر بوجود می آید که راه خلاصی از آن را سخت می کند . و گرنه در حیطه روابط دختر و پسر هیچ ابهامی وجود ندارد وشرع مقدس تمام آنچه را که این ارتباط را توضیح و تبیین میکند بیان کرده همچنانکه گوشه ای از آن را مشاهده کردید. البته می دانیم که برای نجات از سردرگمی و خلاصی از بند هواهای نفس و غرور جوانی و فشارهای جنسی و حس گرایش به جنس مخالف دین اسلام راه کارهای زیبا و ظریفی ارائه داده است که این مقال را جای آن بحث نیست.
مهدی مهدوی (با اخذ کلیاتی از مقالات مشابه)